هنوز نفس میکشم

ساخت وبلاگ

یا حسین...

جانم به قربانت اگر اینجا دست خالی برگردم دیگه جایی ندارم؟دیگه کجا به شما متوسل بشم؟یا حسین شما را جان سه ساله ات نگاهی به دل شکسته ام بکن...

دهان میبندم و گوش و چشم باز میکنم...دلم پر میشود از حرف ها....لبریز میشوم و طاقت از دست میدهم ولی باز لبخند میزنم...

دریابم خدا...

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 9:28

خدایا فقط می تونم بگم شکرت.....برای تمام هستی و نیستی زندگیم شکر بخاطر همه ی بودن ها و نبودن هایی که من بندت نمیدونم و حکمتشو نمیفهمم... هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:49

کاش بودی و صدای خنده های ما هم می پیچید تو خونه...

کاش بودی و با لبخند قشنگ همیشگیت مهر تایید میزدی به رفتارهام...اصلا یه اخم ریز میکردی تا حساب کار دستم بیاد خودمو جم و جور کنم...

کاش بودی بابا...یه جوری نیستی که انگار اصلا نبودی تو دنیا...

اصلا نه همه جا هستیا...همه رفتارها و فکرات باهامه....ولی نه نیستی...اصلا یه احساس  های ضد و نقیضیه خودمم نمیدونم نبودتو قبول کنم یا حضور همیشگیتو....

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:49

 و شکر خدایی رو که در هر لحظه از زندگیم حسش کردم و ممنونشم...شکر خدایی رو که خوشی و ناخوشی رو باهم میده....شکر میکنمت خدای خوبم ...خدایا این توانایی رو در وجودم قرار بده که لبخند رو به روی لبای قشنگ مامانم بیارم....و بابا همیشه ازم راضی باشه....بابای مهربانم...جان دلم....همه ی وجودم ...ممنونم ا هنوز نفس میکشم...ادامه مطلب
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:49

زنگ زدم بهش  و گفتم دلم برات تنگ شده...کی میای خونه؟؟؟تنها نبود و نمیتونست راحت صحبت کنه فقط گفت باشه میام تا یه ساعت دیگه...

ولی من میدونم دو دقیقه دیگه صدا یدزدگیر ماشینشو میشنوم از پایین...

و من خوشحال ترین میشم او وقت...

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 23 آذر 1399 ساعت: 9:26

کرونا بدجوری نفوذ میکنه...تو این قضیه میتونم حرفای دلبرو بپذیرم با منطق من که جور نیست...قانع نمیشه بچه پر رو...

فرداشب عروسی دعوتیم ونخواهیم رفت...

فردا اولین امتحان از اخرین ترم کارشناسیمونه...ایشالا ختم به خیر بشه بره پی کارش...

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 23 آذر 1399 ساعت: 9:26

روزای قشنگ زندگیه دو نفرمون در حال سپری شدنه...پارسال این موقعها درگیرت بودم...تو فکرم بودیو تردید داشتم...ولی الان تو قلبمیو بهت ایمان دارم...ببخشید که گاهی ناخواسته اون چیزی میشه که نباید بشه...دوست دارم...

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 25 اسفند 1398 ساعت: 14:48

این روزا جانان درگیرکارو بارشه و منم مشغول درس و خونه داریو همسر داری و هیچ...

چند شب پیش فرمانده زنگ زد پیشنهاد راهیان داد...منو جانان هم رو هوا قبول کردیم...انشالله که بطلبن و ماهم راهی شیم..

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 25 اسفند 1398 ساعت: 14:48

چقدر زمان زود میگذره ....چقدر زود بزرگ میشیم...این عمرماست که داره میگذره و ما.....

این روزا کلا درگیر کارای عروسیمونیم...و چقدر بودن کنارت شیرینه حتی با وجود خستگیا...بودن کنارت آرامشی داره که تمومی نداره...چقدر لذت بخشه چیدن خونه ای که قراره منو تو توش زندگی کنیم ...خونه ی امیدمون...از دیروز که وسیله هامو چیدیم همش دلم اونجاست...

 

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 20:38

بلاگفا...وبلاگ...چه واژگان غریبی...انقدر فضای مجازی گسترده شده که همه از اینجا پرکشیدیم....ولی  بعد از دوسال میخوام که بنویسم .میخوام که ثبت کنم خاطراتمو....

هنوز نفس میکشم...
ما را در سایت هنوز نفس میکشم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eteghelic بازدید : 128 تاريخ : جمعه 1 شهريور 1398 ساعت: 14:36